مشکل مردم در ساکت کردن صدای درونی این است که هنوز تصور دارند با صدای درونی یکی هستند. حتی وقتی به مردم گفته میشود که صدای درونی خود را ساکت کنند، سعی دارند که برای ساکت کردن درون خود، مثلا با همان صدا، مکررا به خود بگویند :rdquo;من دیگه به چیزی فکر نمیکنم ! سکوتسکوت.rdquo;، در حالیکه دوباره خودِهمین صدا، غریبه و جنایتکار اصلی و بزرگترین دشمن در تمام زندگی شما بوده است که دوباره با حرف زدن درونی با هدف ظاهرا موجه ساکت کردن درونتان، شما را سر کار گذاشته ! خون را نمیتوان با خون شست ! فکر را نمیتوان با فکری جدید ساکت کرد ! باید با هوشیاری به اینکه ذاتا این صدا نیستید، آنرا متوقف کنید. صدایی درونی که با خود حرف میزند و شما فکر میکنید همان صدا شمایید، در همه این سالها شنونده ای داشته که در حقیقت شما همان شنونده هستید ! نه خودِ صدا !
زمانی که عمیقا متوجه شوید که شما این صدای درونی نیستید، آنجاست که بزرگترین گامدر تمام زندگی خود را برداشته اید و پس از آن قول میدهم تمام زندگیتان به جریان می افتد در تمام ابعاد خود. ساکت کردن صدای درونی نیاز به تلاش یا تمرکز و غیره ندارد ! فقط کافیست این حقیقت بدیهی را که همیشه در مقابل چشمانتان بوده و خواهد بود، در همین لحظه یا نهایتا برای مدتی، در مدیتیشن و تمارین مشابه، ببینید و نظاره گر شوید که شما ذاتا این صدا نیستید ! بلکه شما ناظر و حضوری آرام و در اوج پایداری و س هستید که تمام این صداها یا افکار و.درون آن رخ میدهد. وقتی به این حقیقت آگاه شوید، دیگر غیر ممکن است ثانیه ای باشد که در اوج آرامش سپری نشود. و تمام زندگی شما متحول میشود.
منبع: